اعترافات یک عجول

اعتراف میکنم هرچند روشنفکر درونم نمیزاره کتابایی مثل ناتوردشت و اتحادیه ابلهان و امثالهمو نخونم اما من همونی ام که وسطای خداحافظ گری کوپر حالت تحول پیدا میکنم و کتابو با نثار ‌الفاظ ناخوشایند به صاحاباش میبندم ،البته بچه تر که بودم پاره هم میکردم!کتاب کنار رودخانه پیدرا نشستم و گریه کردم بود گمونم!

به مزاج من ادب از که آموختی از بی ادبان نمیسازه!

این تو ذهنم پیوند عمیقی داره با این جمله که میگه اگر با پدرت سر رفتارش دعوا کنی دقیقا شبیهش میشی! و به زودی رفتارهای اونو تکرار میکنی!

کلا زمان و حوصله ی منعقد کردن خطورات فکری مو ندارم .من ی چیزایی میگم شمام ی چیزایی بزارید روش قابل هضم شه:))

۰ نظر
طراح قالب : عرفـــ ـــان قدرت گرفته از بلاگ بیان